یكی از دوستان كه علاقه خاصی به مقام معظم رهبری دارد
خاطره جالبی را از ایشان نقل كرد.
وی در گفت و گو با همراهان نیوز افزود:همه مردم دوست دارند
حضرت آقا را زیارت كنند و اكثرا هم دوست دارند كه دیدار
خصوصی داشته باشند حتی بعضی از مردم در خارج از كشور
دوست دارند حضرت آقا را ببیند مثلا گروهی از بچه های ما رفته
بودند كربلادر آنجا با عده ای رو به رو شده بودند كه همه آن ها
تقاضای دیدار آقا را داشتند و یا دیدار طلاب در قم؛ كه
یكسری خارجی هم آمده بودند و با یك حالتی اشك می
ریختند.واقعا آن صحنه ها دیدنی بود.
*همراهان نیوز، ماه رمضان هر روز نماز به امامت آقا برگزار می
شود. بنده سعی می كنم هر جایی كه هستم برای اقامه این نماز پر بركت
خود را برسانم و نماز را با و امامت آقا بخوانم و بعد از نماز، آقا همیشه
تعقیبات را به جا می آورند؛سپس یكی از سخنرانان به نام اقای
فلاح زاده مسئله احكام را می گوید.پس از آن حضرت آقا نماز
دوم را اقامه می كنند. و بعد از نماز آقا چند دقیقه ای با
مردم دیدار دارند.
*همراهان نیوز ، بارها بعضی از خانمها فریاد می زنند كه چفیه
حضرت آقا را می خواهند. در این میان یك پیرزنی است كه همه
ساله در ماه رمضان هر روز در نماز آقا شركت می كند. یكی دو
مرتبه بنده این صحنه را مشاهده كردم كه حضرت آقا صدای این
پیرزن را شنیدند و با اینكه این خانم را نمی شناختند، چفیه خود
را به دست مجموعه خود دادند كه به این پیرزن برسانند.
*همراهان نیوز ، به نظر بنده یكی از بهترین فرصت ها برای
دیدار مقام معظم رهبری ، ماه رمضان است ، چون اولا یك مردم
نمازشان را به اقامه مقام معظم رهبری می خوانند و بعد چند دقیقه
ای توفیق دیدار پیدا می كنند و در آخر مدت كوتاهی احكام را
در محضر مقام معظم رهبری هستند.ضمن اینكه در حال حاضر
ماه مبارك رمضان در تابستان است؛ قشر بچه های مدرسه ای ها
كمتر هستند همین بهترین فرصت برای دیدار مقام معظم رهبری
است.
برچسب : نویسنده : فاطمه ابراهیمی bakhodabash بازدید : 237 تاريخ : پنجشنبه 29 اسفند 1392 ساعت: 12:37
» سرویس: فرهنگ حماسه - حماسه
یكی از آزادگان دوران دفاع مقدس از سختگيريهاي رژيم
بعث عراق نسبت به فرائض ديني در اسارت ميگويد.
به گزارش سرويس فرهنگ حماسه خبرگزاري دانشجويان ايران
(ايسنا)،وي ميگويد: توجه به معنويات و پافشاري بر واجبات و
حتي مستحبات هميشه مورد توجه آزادهها بود و در رأس همه آنها
توجه به نماز و دعا قرار داشت. عراقيها كه براي هر كاري ساز
مخالف ميزدند، با اين كار، به شدت مخالف بودند و ما نيز به شدت
مصر براي انجام آن.
من مكبر بودم. هر وقت سرباز يا نگهبان عراقي به طرف
آسايشگاه ميآمد، نگهبان خودي ديگران را باخبر ميكرد
و بچهها فورا نمازجماعت را تبديل به نماز فرادا ميكردند. يعني چند
نفر زود به ركوع ميرفتند. چند نفر حمد و سوره را آهسته و با
«طمأنينه» ميخواندند. يكي دو نفر زودتر از ديگران به
سجده ميرفتند و به اين ترتيب وقتي نگهبان به پشت پنجره
ميرسيد كه ديگران از نماز جماعت خبري نبود.
بچهها از اين نيز فراتر رفته و اسرايي را كه متاسفانه در اثر ضعف ايمان
به نماز كم توجه بودند متوجه اهميت نماز ميكردند و ما ميديديم كه
روز به روز به تعداد نماز خوانها اضافه ميشود.
دعاي كميل،توسل،زيارت عاشورا،دعاي امام زمان (عج) و...
از برنامههاي هميشگي عبادت و راز و نياز با خداوند بود.
برچسب : نویسنده : فاطمه ابراهیمی bakhodabash بازدید : 252 تاريخ : پنجشنبه 29 اسفند 1392 ساعت: 12:33
سال تحصيلي 76-75، سومين سال خدمتم بود كه در روستاي
«شورگشت» بخش تحت جلگه نيشابور به عنوان مدير مدرسه
خدمت مي كردم. سال قبل در همان مدرسه، معلم كلاس دوم
بودم و سال بعد كه مدير مدرسه شدم، رابطه ام با كلاس سومي ها-
كه شاگردان سال قبل خودم بودند- خيلي صميمي تر و راحت
تر بود.
آن سال با همكاري معاون پرورشي، براي تشويق كودكان به نماز
خواندن با بچه هاي سال سوم قرار گذاشته بوديم كه هركس به طور
مرتب در نماز ظهرو عصر مدرسه شركت كند، از معاون مدرسه
كارتي با عنوان «كارت بهشت» دريافت كند و در پايان هرماه، يك
نفر به عنوان «دختر نمونه بهشتي» معرفي شود و اسم او بر مقوايي،
روي يكي از ديوارهاي سالن مدرسه (به دليل نداشتن
نمازخانه) نوشته شود.
اواخر دي ماه، مريم، شاگرد كلاس سوم، بعداز يك هفته
غيبت، به علت بيماري و درحالي كه به شدت گريه مي كرد با
مادرش به دفتر مدرسه آمدند. بعداز جويا شدن از حال مريم
، علت گريه او را از مادرش پرسيدم.
مادر مريم كه مي خنديد، گفت: «از مريم سؤال كنيد.»
پرسيدم: «دخترم، چرا گريه مي كني؟»
مريم درحالي كه از شدت گريه به هق هق افتاده بود، گفت: «خانم،
اين دفعه نوبت من بود كه بهشتي شوم، اين دفعه من مي خواستم به
بهشت بروم.»
من كه از حرف هاي مريم جاخورده بودم، متوجه منظورش شدم
و به طرف او رفتم. او را بغل كردم و از او خواستم كه گريه نكند.
برايش توضيح دادم كه هركس نماز بخواند و با ديگران مهربان
باشد، بهشتي است.
از آن روز به بعد تصميم گرفتيم كه به جاي دختر بهشتي، دخترهاي
بهشتي بنويسيم و اسم تمام كساني را كه در نماز به طور مرتب شركت
مي كنند، بر روي مقوا بياورم
بي بي زهرا حسيني، نيشابور.
برچسب : نویسنده : فاطمه ابراهیمی bakhodabash بازدید : 224 تاريخ : پنجشنبه 29 اسفند 1392 ساعت: 12:28
مهوش صادقي،سنقروكليايي (كرمانشاه)
من در سال 1371 با فارغ التحصيل شدن از دانشسراي مقدماتي
شهرستان سنقربه شغل شريف معلمي مشغول شدم. در سال 1384
به عنوان مدير دبستان شهيد علي زبوني سنقر منصوب شدم.
روزي كه براي اولين بار به اين مدرسه قدم گذاشتم، با خداي خود
عهده كردم تا جايي كه مي توانم براي رشد و تعالي فرزندان اين
مرز و بوم بيش از پيش بكوشم.
مدرسه ما، شيفت چرخشي دارد؛ يعني هر هفته اي كه شيفت
بعدازظهر هستيم، در نماز جماعت مدرسه شركت مي كنيم. روزهاي
اول مي ديدم كه استقبال زيادي از نماز جماعت نمي شود. خيلي
فكر كردم و راه هاي زيادي مثل گلاب پاشي در نمازخانه و
اجراي مسابقات مختلف داشتم، اما نماز جماعت زياد پررنگ نشد. تا
اين كه يك شب در خواب ديدم در نمازخانه مدرسه مشغول نماز
خواندن هستيم. بعد از تمام شدن نماز، ديدم كه مادربزرگم كه سال
هاي پيش به رحمت خدا رفته بودند، به عنوان پيش نماز ما بود.
همين خواب موجب شد كه چند روز بعد كه جلسه انجمن اوليا و
مربيان داشتم، موضوع نماز را براي آن ها مطرح نمودم.
پيشنهادهاي همه را گوش دادم و نوشتم. در پايان من هم پيشنهاد
خود را دادم: «آيا مي شود از بزرگ ترهاي بچه ها به خصوص
مادربزرگ هايي كه مايل هستند در نماز جماعت مدرسه شركت
كنند. دعوت كنيم؟ چون همه مي دانيم كه بچه ها مادربزرگ هاي
خود را خيلي دوست دارند.»
اعضاي انجمن با پيشنهاد من موافقت كردند. در روزهاي اول به
كلاس ها مي رفتم و به بچه ها مي گفتم كه مادربزرگ ها و يا مادرها
(براي اين كه بچه هايي كه مادربزرگ نداشتند ناراحت نشوند)
بگوييد كه مي توانند در نماز جماعت مدرسه ما شركت كنند. و هر
روز به پنج نفر دعوت نامه نيز مي داديم. مشاهده كرديم كه
مادربزرگ ها و مادرهاي بچه ها نيز به همراه بچه ها در نماز جماعت
شركت مي كردند و حتي بعضي از روزها، آن ها به عنوان پيش
نماز بودند.
در پايان، اگر وقتي باقي بود مادربزرگ ها قصه يا خاطره اي از
دوران گذشته تعريف مي كردند و دست مهربان خود را بر سر
نمازگزارها مي كشيدند.
بعد از چند روز، طوري شد كه ما حتي جا نيز كم داشتيم، چون كه
تعداد شركت كنندگان در نماز زياد شده بود.
من خدا را شكر مي كنم كه توانسته ام كار مفيدي كرده باشم و اين كار
علاوه بر اين كه بچه ها با رغبت و بدون اجبار و با رضايت كامل در
نماز جماعت شركت مي كردند، رابطه عاطفي بين نوه ها و
مادربزرگ ها نيز بيش تر مي شد و مادربزرگ ها نيز فهميدند كه
هنوز در جامعه به آن ها نياز داريم و حضور مهربان آن ها چه
نقش ها كه مي تواند بيافريند و حضورشان در همه جا، موجب
رحمت وبركت در آن محل است.
ما با اين كار باعث شده بوديم كه حداقل براي سي دقيقه اين
مادربزرگ ها از تنهايي و انزوا خارج شده و خاطرات كودكي
شان دوباره زنده گردد و بيش تر به زندگي اميدوار شوند.
پله پله تا خدا...برچسب : نویسنده : فاطمه ابراهیمی bakhodabash بازدید : 252 تاريخ : پنجشنبه 29 اسفند 1392 ساعت: 12:21
نقل شده است كه روزى ((سید هاشم )) امام جماعت مسجد
((سردوزك )) بعد از نماز به منبر رفت . در ضمن توصیه به لزوم
حضور قلب در نماز، فرمود:
روزى پدرم مى خواست نماز جماعت بخواند و من هم جزء جماعت
بودم . ناگاه مردى با هیاءت روستایى وارد شد، از صفوف
جماعت عبور كرد تا به صف اول و پشت سر پدرم قرار گرفت . مؤ
منین از اینكه یك نفر روستایى رفت و در صف اوّل ایستاد
، ناراحت شدند، اما او اعتنایى نكرد. در ركعت دوم در حال
قنوت ، قصد فرادا كرد و نمازش را به تنهایى به اتمام رساند و همانجا
نشست و مشغول خوردن نان شد. چون نماز تمام شد، مردم از هر
طرف به رفتار ناپسند او حمله و اعتراض كردند ولى او به كسى پاسخ
نمى داد.
پدرم فرمود: چه خبر است ؟ به او گفتند: مردى روستایى و جاهل به مساءله ، به صف اوّل جماعت آمد و پشت سر شما اقتدا كرد و آنگاه وسط نماز، قصد فرادا كرد و هم اكنون نشسته و نان مى خورد.
پدرم به آن شخص گفت : چرا چنین كردى ؟
او در پاسخ گفت : سبب آن را آهسته به خودت بگویم یا در این جمع بگویم ؟
پدرم گفت : در حضور همه بگو.
گفت : من وارد این مسجد شدم به امید اینكه از فیض نماز جماعت با شما بهره مند شوم ، اما وقتى اقتدا كردم ، دیدم شما در وسط حمد، از نماز بیرون رفتید و در این خیال واقع شدید كه من پیر شده و از آمدن به مسجد عاجز شده ام لذا به الاغى نیاز دارم ، پس به میدان الاغ فروشها رفتید و خرى را انتخاب كردید و در ركعت دوم در خیال تدارك خوراك و تعیین جاى او بودید. بدین سبب من عاجز شدم و دیدم بیش از این سزاوار نیست با شما باشم ، لذا نماز خود را فرادا تمام كردم . این را بگفت و برفت .
پدرم بر سر خود زد و ناله كرد و گفت : این مرد بزرگى است ، او را نزد من بیاورید، با او كار دارم ، مردم رفتند كه او را بیاورند اما او ناپدید گردید و دیگر دیده نشد.
پله پله تا خدا...
برچسب : نماز , یك داستان شگفت درباره ی نماز, نویسنده : فاطمه ابراهیمی bakhodabash بازدید : 258 تاريخ : پنجشنبه 29 اسفند 1392 ساعت: 12:11
سردار شهید خضرايی، در یكی از خاطراتش از شهید چراغچی
میگوید: شب قبل از عملیات بدر برای كنترل و چك نهایی آبراهها
به خط دفاعی دشمن نزدیك شده بودیم. در راه بازگشت، قایق ما
واژگون شد و هر سه نفر داخل آب افتادیم. هركدام به شكلی
تلاش میكردیم تا قایق را به حالت اول برگردانیم. خیلی زود آب
قایق را خالی كردیم و دوباره سوار شدیم. خیسی و خستگی
بیتابمان كرده بود. راه بازگشت هم طولانی بود. در بین راه دیدم
آقا ولی آرامآرام ذكر میگوید، خوب دقت كردم، متوجه شدم
كه دارد نماز شب میخواند.
امام باقر(ع) فرمودند: «ما مِن قَطرَه احَبَّ الی الله عَزَّوَجَلَّ مِن
قَطرَه دُمُوعٍ فی سََوَادِ اللَّیلِ مَخَافَه مِنَ الله لا یُرادُ بِها غَیرُهُ. هیچ
قطرهای در نزد خداوند عزوجل دوستداشتنیتر و محبوبتر
از قطره اشكهایی كه در تاریكی شب و از خوف خدا با
اخلاص كامل ریخته میشود، نیست.» (جهاد با نفس، ص137)
پله پله تا خدا...
برچسب : نویسنده : فاطمه ابراهیمی bakhodabash بازدید : 233 تاريخ : پنجشنبه 29 اسفند 1392 ساعت: 12:08
ابن عبّاس گوید: من و سلمان در زیر درختى نشسته بودیم . سلمان
شاخه درختى را که برگهایش خشک شده بود، جنباند و در نتیجه آن
همه برگها به زمین ریخت . جناب سلمان فرمود: ((اى ابوعثمان ، از
من نمى پرسى که چرا چنین کردم ؟))
گفتم : ((سبب این کار چه بود؟))
فرمود: ((با پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم در زیر این درخت
نشسته بودیم ، آن حضرت چنین کرد که من کردم و سپس به من
فرمود: اى سلمان ، از من نمى پرسى که چرا چنین کردم ؟ من
عرض کردم : یا رسول اللّه ، سبب چه بود؟ حضرت فرمود: مؤ من
چون وضو بگیرد بر آن وجهى که دستور آمده بود، و بعد از آن
نمازهاى پنجگانه شبانه روز را بجاى آورد، گناهان او بریزد بسان
این برگها که از این درخت فرو ریخت .))
آنگاه این آیه را تلاوت فرمود:
((و اقم الصلوة طرفى النّهار و زلفا من اللّیل ... .(6)
و بپاى دار نماز را هر دو سر روز و پاره هایى از شب ...))
پله پله تا خدا...برچسب : نویسنده : فاطمه ابراهیمی bakhodabash بازدید : 236 تاريخ : پنجشنبه 29 اسفند 1392 ساعت: 1:17
ابراهیم بن موسى از القزّاز مى گوید: امام رضا علیه السّلام به عنوان
استقبال از بعضى از طالبان خارج شد (در حالى که من با عده اى از
یاران با آن حضرت همراه بودیم ). وقت نماز فرا رسید. قصرى در
آن حوالى بود. امام (ع ) با یاران به سوى آن رفتند و در کنار سنگ
بزرگى ایستادند و سپس امام به من فرمودند: ((اذان بگو.))
عرض کردم : ((منتظر رسیدن و ملحق شدن بعضى از یاران هستیم
که بیایند.))
حضرت فرمود: ((خدا تو را بیامرزد، نماز را از اول وقت بدون
عذر به تاءخیر نیانداز. بر تو باد خواندن نماز در اول وقت .))
راوى گفت : پس اذان گفتم و نماز خواندیم .(5)
خواننده محترم ، نمازى که امام رضا (ع ) به پا داشت ، نماز جماعت
بود که هر چه جمعیت بیشتر باشد ثواب نماز جماعت بیشتر است ، ولى
توجه نمودید که امام (ع ) اجازه نفرمود نماز اول وقت ، به خاطر
رسیدن و ملحق شدن بقیه یاران به تاءخیر بیفتد، بلکه تاءکید
کرد که نماز اول وقت خوانده شود و تاءخیر را صلاح ندانست .
اینکه امام رضا (ع ) فرمود: ((اى موسى ، بر تو باد که همیشه نماز
را در اول وقت بپا دارى )) خطاب به فرد فرد ماست و اختصاص
به آن شخص ندارد.
برچسب : نویسنده : فاطمه ابراهیمی bakhodabash بازدید : 235 تاريخ : پنجشنبه 29 اسفند 1392 ساعت: 1:15
مرحوم ملا محمّد تقى برغانى از روحانیانى بود که در محراب
عبادت به هنگام سحر در حالى که مشغول خواندن مناجات
((خمس عشرة )) در سجده بود به دست فرقه بابیه به شهادت رسید.
در احوال او مى نویسند:
((عبادت آن جناب (قدس سره ) چنان بود که همیشه از نصف شب
تا طلوع صبح صادق به مسجد خود مى رفت و به مناجات ادعیه و
تضرع و زارى و تهجد اشتغال داشت و مناجات خمس عشرة را از
حفظ مى خواند بر این روش و شیوه پسندیده استمرار داشت تا
اینکه در یکى از آن شب ها شربت شهادت نوشید. مکرّر در
فصل زمستان دیده مى شد که در پشت بام مسجد خود در حالى که
برف به شدّت مى بارید، در نیمه شب پوستین بر دوش و عمّامه بر
سر داشت و مشغول تضرع و مناجات بود و در حالت ایستاده ،
دستها را به سوى آسمان بلند مى کرد تا برف سراسر قامت مبارکش
را از سر تا نوک پا سفیدپوش مى کرد.
برچسب : نویسنده : فاطمه ابراهیمی bakhodabash بازدید : 236 تاريخ : پنجشنبه 29 اسفند 1392 ساعت: 1:13
از قول فرزند امام نقل شده است :
((روز اولى که شاه رفت ، ما در نوفل لوشاتو بودیم .
نزدیک به سیصد الى چهارصد خبرنگار اطراف منزل امام جمع
شده بودند. تختى گذاشتند و امام روى آن ایستادند.تمام دوربینها کار
مى کرد. قرار بود هر چند نفر خبرنگار یک سؤ ال بکنند. دو سه
سؤ ال از امام شد که صداى اذان ظهر شنیده شد. بلافاصله امام محل
را ترک کردند و فرمودند: وقت فضیلت نماز ظهر مى گذرد. تمام
حاضرین از این که امام صحنه را ترک کردند، متعجّب شدند. کسى
از امام خواهش کرد چند دقیقه اى صبر کنید تا حداقل چهار پنج سؤ
ال دیگر بشود. امام با عصبانیّت فرمودند: به هیچ وجه نمى شود.
و رفتند.))
برچسب : اهمّیت نماز, نویسنده : فاطمه ابراهیمی bakhodabash بازدید : 222 تاريخ : پنجشنبه 29 اسفند 1392 ساعت: 1:11
مى گویند ابى طلحه در بوستان خود نماز مى گزارد، در اثناى نماز
نظرش به مرغى افتاد که در لابلاى شاخه هاى درختى گیر کرده
بود و راه نجاتى مى جست . وى به آن مرغ چنان سرگرم شده بود که
ندانست چند رکعت نماز به جاى آورده است . پس ، خدمت رسول
اکرم (ص ) آمد و حال خود را بیان داشت و عرض کرد:
((بوستانم را صدقه قرار دادم ، در هر راهى که صلاح مى دانید
مصرف کنید.)) (2)
ببینید چگونه مجاهده با نفس و مخالفت با شیطان موجب مى شود
بوستانى که مرغ درخت آن صاحبش را در نماز مشغول داشته است
، ترک گفته شود.
برچسب : نویسنده : فاطمه ابراهیمی bakhodabash بازدید : 204 تاريخ : پنجشنبه 29 اسفند 1392 ساعت: 1:05
هنگامى که على علیه السّلام در جنگ صفّین سرگرم نبرد بود،
در میان هر دو صف کارزار، مراقب حرکت و وضعیّت خورشید
بود (تا ببیند چه وقت به وسط آاسمان مى رسد تا نماز ظهر را
بخواند).
ابن عبّاس عرض کرد: ((یا امیرالمؤ منین ، این چه کارى است که
مى کنید ؟))
حضرت فرمود: ((منتظر زوال هستم تا نماز بخوانیم .))
ابن عبّاس گفت : ((آیا حالا وقت نماز است با وجود اینکه سرگرم
پیکار هستیم ؟))
على (ع ) فرمود: ((جنگ ما با ایشان بر سر چیست ؟ تنها به خاطر
نماز است که با آنها نبرد مى کنیم .))
برچسب : نویسنده : فاطمه ابراهیمی bakhodabash بازدید : 189 تاريخ : پنجشنبه 29 اسفند 1392 ساعت: 1:02
نماز یکی از صورتهای عبادت و پرستش است که در برخی از دینها وضع شده
است.
واژهٔ نماز واژهای پارسیست که ایرانیان برای واژهٔ «صلاة» عربی به کار
بردند. این واژه به معنای خم شدن و سرفرودآوری برای ستایش و احترام
است. واژهٔ نماز نامواژهای از فعل نمیدن فارسی به معنی تعظیمکردن
است.
برخی حدس زدهاند که این واژه از واژهٔ «ناماسته» در زبان سانسکریت
گرفته شدهباشد که محتمل نیست.
محمد مسعود نوروزی معتقد است کلمه نماز از ریشه نماچ که در پارسی میانه (پهلوی
زمان ساسانیان) است گرفته شده و فعل نماچ پورتن به معنای نماز بردن و
تعظیم کردن به کار رفتهاست؛ و قبل از آن در ایران باستان از ریشه نم به
معنای خم شدن و سر فرو آوردن مشتق شدهاست. در اوستا نماز به صورت
نمنگه یا نمه به معنای دعا و درود آمدهاست
لططفا به ادامه مطلب برید...
برچسب : نویسنده : فاطمه ابراهیمی bakhodabash بازدید : 259 تاريخ : چهارشنبه 28 اسفند 1392 ساعت: 23:53
نماز از ارکان عبادات حق است ، بنابراین اول باید بدانیم چرا
خداوند را عبادت می کنبم تا آنگاه فلسفه نماز نیز روشن گردد.
یکی از پایدارترین و قدیمی ترین تجلیات روح آدمی و یکی
از اصیل ترین ابعاد وجود آدمی ، حس نیایش و پرستش است ، هر
زمان و مکانی که بشر وجود داشته است ، نیایش و پرستش نیز
وجود داشته است . پیامبران پرستش را نیاوردند و ابتکار
نکردند ، بلکه نوع پرستش را یعنی نوع آداب و اعمالی که
باید پرستش به آن شکل صورت گیرد به بشر آموختند . احساس
نیایش ، احساس و نیاز غریزی است به کمالی برتر که در او نقصی
نیست و جمالی که در آن زشتی وجود ندارد
سبب عزت موجود نماز است نماز زینت درگه معبود نماز است نماز
بی نماز از نظر لطف خدا محروم است شرع را مقصد و مقصود نماز است نماز
شاه عطشان که همه عاشق و دیوانه اوست گفت عز و شرف و جود نماز است نماز
لطفا به ادامه مطلب برید...
برچسب : نویسنده : فاطمه ابراهیمی bakhodabash بازدید : 221 تاريخ : چهارشنبه 28 اسفند 1392 ساعت: 23:44
برای آشنایی با چگونگی نماز،اول لازم است اقصام نماز را
بشناسیم
نماز بر دو قصم است
1- نماز واجب:نمازی که انجام آن بر ما واجب است و ترکش موجب
گناه میشود
2-نماز مستحبی:نمازی که انجام آن بر ما نیکوست و ترکش موجب
گناه نمیشود
نمازهای واجب :
الف)نماز های همیشگی مانند نماز صبح و ظهر و..
ب)نماز هایی که در زمانهای خواصی واجب میشوند مانندنماز
آیات و طواف کعبه
نماز های شبانه روز:
حماد بن عیسی گفت : در محضر امام صادق علیه السّلام بودم، به
من فرمود: آیا می توانی نماز را خوب بخوانی ؟ عرض کردم :
چگونه نمی توانم و حال آنکه کتاب حریز را که درباره نماز نوشته
شده است ، از حفظ دارم . حضرت فرمود: برای تو ضرر ندارد،
برخیز و نمازی بخوان تا من ببینم که چگونه می خوانی .
لطفا به ادامه مطلب برید...
برچسب : نویسنده : فاطمه ابراهیمی bakhodabash بازدید : 265 تاريخ : چهارشنبه 28 اسفند 1392 ساعت: 23:35
هر کسی که بالغ میشود واجبات بر او واجب میشود
و ترک آن گناه محسوب میشود
احکام بلوغ و تکلیف مرحوم حضرت آیت
الله العظما بهجت
سن بلوغ پسران و دختران
1. به نظر حضرتعالى سن بلوغ پسران و دختران
داخل شدن در پانزده سال و نه سال قمرى است یا
تمام کردن پانزده سال و نه سال قمرى؟
ج. تمام کردن آن سال ها، میزان بلوغ دختر و پسر
است.
رابطه بلوغ و رشد
2. آیا کسى که بالغ شد، رشید هم هست؟
برچسب : نویسنده : فاطمه ابراهیمی bakhodabash بازدید : 206 تاريخ : چهارشنبه 28 اسفند 1392 ساعت: 23:24
باید بدانیم که...
نماز، یکی از پایه های اصلی دین است
نماز، معیار سنجش ایمان افراد و ملاک شناخت پرهیزکاران است
نماز، پرچم برفراشته ی دین و نماز گزاران، امان یافتگان سایه ی
الهی آن هستند
نماز، بزرگترین عبادت و برترین تکلیف است
قابل درگاه حی بی نیاز هیچ طاعت نیست بهتر از نماز
این عبادت مایه قرب خداست مونس شب های تار انبیاست
برچسب : نویسنده : فاطمه ابراهیمی bakhodabash بازدید : 211 تاريخ : سه شنبه 27 اسفند 1392 ساعت: 19:54
س 345: دليل مذهب شيعه در مورد وقت نمازهاى روزانه
چيست؟ همانگونه که
مىدانيد اهل سنت، با داخل شدن وقت نماز عشا، نماز مغرب
را قضا مىدانند و همچنين
در مورد نماز ظهر و عصر هم به همين ترتيب است. لذا معتقدند که
وقتى وقت نماز عشا داخل شد و امام جماعت براى خواندن آن
بپاخاست، مأموم نمىتواند همراه او، نماز مغرب را بخواند و نماز
مغرب و عشا را در يک زمان بجا آورد.
برچسب : نویسنده : فاطمه ابراهیمی bakhodabash بازدید : 245 تاريخ : سه شنبه 27 اسفند 1392 ساعت: 20:19
س 338: کسى که عمداً نماز را ترک کند يا سبک بشمارد، چه حکمى دارد؟
ج: نمازهاى روزانهاى که در پنج نوبت خوانده مىشود، از واجبات بسيار مهم
شريعت اسلامى بوده و بلکه ستون دين است و ترک يا سبک شمردن آن
شرعاً حرام و موجب استحقاق عقاب است.
پله پله تا خدا...
برچسب : نویسنده : فاطمه ابراهیمی bakhodabash بازدید : 247 تاريخ : سه شنبه 27 اسفند 1392 ساعت: 15:24
به فكر نمازت باش، مثل شارژ موبایلت!
با صدای اذان بلند شو، مثل صدای موبایلت!
از انگشتانت برای اذكار استفاده كن، مثل صفحه کلید موبایلت!
قرآن را هم همیشه بخوان، مثل پیامهای موبایلت و ...
پله پله تا خدا...
برچسب : نماز, نویسنده : فاطمه ابراهیمی bakhodabash بازدید : 200 تاريخ : يکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت: 7:07